داستانِ کسی که مِهر کرد و مُهر دید / امیر نمازی

داستان اجرا و نقد شده در دو ماهۀ چهارم مدرسۀ خلاق

 

آورده‌اند که در شهر افسوس در نزدیکی بیزانس شرقی، دُکان‌داری بود که تنها اَجناس مرغوب و دل‌پسند می‌فروخت و با مردمِ کوچه و بازار به نیکی رفتار می‌کرد. هر رهگذری که از آن شهرِ پر زرق و برق و تجاری رد می‌شد، جنسی برمی‌داشت و مُشتی اَشرفی درون دخلِ چوبی و یادگار گرفته‌اش می‌ریخت و می‌رفت؛ هر که نامِ آن دکان و صاحبِ جنس را از خریدار می‌پرسید، به اَمر و عَمد و توصیهٔ دوره‌گردی درازگوش و تیز چشمی که مابین دکاکین می‌نشست؛ نشانِ دکه‌دار بُنجل‌سرشت و دغل‌کارِ دیوار به دیوار را می‌داد.!

ادامه مطلب

چند جمله در خصوص پیشینۀ مدرسۀ خلاق ایدۀ داستان

27 پرسش و پاسخ در مورد مدرسۀ خلاق ایدۀ داستان

داستان ریگ توی کفش (دورۀ 6 بهار) + یادداشتی کوتاه

داستانِ کشف ادموند (دورۀ 4)

داستانِ میهمانی یک میلیون دلاری (دورۀ 4)

داستانِ تصادف (دورۀ 4)

داستانِ ملاقاتی (دورۀ 4)

​ ,دیوار ,مُهر ,دید ,مِهر ,داستانِ ,و مُهر ,مُهر دید ,​ ​ ,مِهر کرد ,کرد و

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

99 داستان عاشقانه myfilm alirezael اداره کتابخانه های عمومی شهرستان هرسین هستی نکات لازم برای دوران بارداری مطالب اینترنتی دانلود فايل هاي درسي websazehk شاداب سازی محیط مدرسه